کد مطلب:36650 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

بسیاری از ارزشهای دینی با شان مسافر بودن آدمی متناسبند











بسیاری از ارزشهای اخلاقی و معنوی دینی فقط وقتی قابل فهم می شوند كه انسان آنها را در زمینه ی مسافرت ببیند. كسی كه خود را مقیم می پندارد فهم برخی ارزشها یا عمل به آنها برایش ناممكن یا هضم ناپذیر می نماید. مثلا «زهد» كه به معنای دل نبستن به دنیا و سبكبار زندگی كردن در این جهان است، فقط وقتی در كام آدمی شیرین می آید و برایش قابل اجراست كه خود را در این جهان مسافر ببیند. انسانی كه در سفر است و همیشه دلشوره ی وطن دارد، رنجها و كمبودهای سفر را تحمل می كند، با عشق به مقصد، روحیه و نشاط خود را حفظ می كند، به همسفران همچون همدردان نظر می كند، مقوله راهزنی برایش اهمیت و جدیت پیدا می كند (شیطان و شیطنت) از همسفر نااهل و نامناسب بجد می گریزد، كار در سفر را با آینده ی خود در وطن موزون می سازد و از همه مهمتر، خود را سبكبار نگه می دارد تا زودتر بتواند به هموطنان بپیوندد. این سبكباری و تحمل كمبودها، همان است كه «زهد» نامیده می شود. روح زهد، سبكباری و خلق و خوی مسافرانه داشتن است. به قول امیرالمومنین (ع) «تخففوا تلحقوا»:[1].

سبكبار باشید تا بتوانید بروید و به مقصد برسید». اینها احوال مسافران است. اگر كسی از وطن غافل باشد و به مقتضای سفر عمل نكند، بر او نام مسافر نمی توان نهاد. می بینید كه تمثیل آدمی به مسافر و این جهان به مسافرخانه و آن جهان به وطن از رساترین تمثیلهاست. اما استفاده از تمثیل طبیعت به زندان یا چاه تمثیلی راهزن و برآمده از اندیشه ای منحرف از جاده ی صواب است. در قرآن نیز چنین توصیفی از این عالم نیامده است.

[صفحه 177]


صفحه 177.








    1. تخففوا تلحقوا فانما ینتظر باولكم آخركم (بحارالانوار، ج 69، ص 54).